نگاهی به فیلم «اتاقک گلی»؛ عشقی پاک در میانه خون و آتش
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۲۶۲۵
خبرگزاری فارس - گروه هنر و رسانه - نفیسه ترابنده: گروهک منافقین و جنایاتی که مرتکب شده‌اند، سال‌هاست دستمایه ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی قرار گرفته است. فعالیت‌های خرابکارانه، بمبگذاری و ترور و عملیات نظامی مانند آنچه در مرصاد و تنگه چهار زبر اتفاق افتاد، هر کدام به تنهایی واجد شرایط ساخت یک اثر دراماتیک هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
اتاقک گلی به تهیه‌کنندگی داود صبوری و کارگردانی محمدعلی عسگری به قلم پدرام کریمی با مشارکت بنیاد فرهنگی روایت فتح، باغ موزه انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد شهید ساخته شده است.
منافقین در مرصاد به خیال خام و واهی خود قصد داشتند پس از ورود به کرمانشاه، سریع راهی تهران شده و آنجا را فتح کنند. در سینمای ایران پیش‌تر فیلم ماجرای نیمروز ۲؛ رد خون به این عملیات پرداخته بود اما زاویه روایت اتاقک گلی با ماجرای نیمروز ۲ نیز متفاوت است، در ماجرای نیمروز محمدحسین مهدویان با محوریت قرار دادن یک زن منافق مخاطب را به درون اردوگاه اشرف می‌برد اما شخصیت‌های اتاقک گلی مردم یک روستا هستند و فیلمساز برای نمایش اوج مظلومیت آنها در سراسر فیلم تمرکز خود را از یکسو بر اهالی روستا و در رأس آنها شاهو و خزال و از سوی دیگر بر نیروهای بسیجی و فرماندهان سپاه می‌گذارد و جز تصاویری کلی از منافقین و ادوات جنگی آنها نشان نمی‌دهد.
اتاقک گلی در ابتدا داستان آشنا و ساده دلباختن شاهو به خزال و مخالفت پدر خزال با این وصلت است؛ چراکه آقامراد شاهو را در مرگ پسرش_خسرو_ که هنگام عبور قاچاقی از مرز ترکیه کشته شده مقصر می‌داند. مخاطبی که هیچ پس زمینه‌ای از داستان فیلم نداشته باشد در ابتدا گمان می‌کند با فیلمی روستایی و داستان عاشقانه‌ای تکراری روبه روست که تمام شخصیت‌ها هم به زبان کُردی حرف می‌زنند و مجبور به خواندن زیرنویس است اما بعد از ده دقیقه همراه با شاهو وارد ماجرایی می‌شود که تا عمق جانش را به آتش می‌کشد. شاهو که تمام دغدغه‌اش رسیدن به خزال است،در میانه داستان فرهادی می‌شود برای تمام زنان و دختران زادگاهش.
اتاقک گلی درکنار صحنه‌های جنگی دلخراش، لحظات ناب عاشقانه دارد که در یاد مخاطب می‌ماند؛ از عشق شاهو به مادرش گرفته که همه جا اول او را به دوش می‌کشد تا گفتگوهای عاشقانه میان شاهو و خزال که با چاشنی شرم و حیا همراه است.
*مخاطبی که میخکوب می‌شود
اتاقک گلی با بهره‌گیری از کارگردانی حرفه‌ای، فیلم‌نامه‌ای منسجم، جلوه‌های ویژه میدانی فوق العاده و بازی‌های درخشان و باورپذیر بخوبی می‌تواند در حدود یکساعت مخاطب را سرجایش میخکوب نماید، مخاطبی که با تماشای این حجم از کُشت و کشتار وحشیانه مردم بی‌گناه آنهم بقول یکی از فرماندهان سپاه توسط افرادی که به زبان فارسی حرف می‌زنند و در ظاهر مسلمان اند، خون سرد بر پیشانی‌اش می‌نشیند. فیلم تقریبا هیچ سکانس اضافی ندارد و با ریتمی تند و کوبنده می‌تواند تمام و کمال وحشت، ترس و نفرت از جنایات منافقین را به مخاطب منتقل نماید.
سکانس پایانی اتاقک گلی بی‌شک تأثیرگذارترین لحظه فیلم است، آنجا که عشق به ثمر می‌نشیند؛ هم عشق به وطن و هم عشق به محبوب. فیلمساز به زیبایی هرچه تمام‌تر مفهوم مرگ و زندگی را در کنار هم به تصویر می‌کشد، پیچیدن صدای گریه نوزاد متولد شده نویدبخش آینده‌ای درخشان برای این مرز و بوم است، آینده‌ای که بدست همین کودکان در قنداق شکل خواهد گرفت. این سکانس بخوبی یادآور این جمله خمینی کبیر است: بکشید ما را ملت، ما بیدارتر می‌شود.
*حضور پررنگ زنان در عملیات مرصاد
از نکات جالب توجه فیلم نمایش نقش پررنگ زنان در هردو جبهه است، در اینسو خزال با بازی درخشان آناهیتا افشار، شیرزنی ست که پابه پای مردان روستا اسلحه بدست می‌گیرد و از سوی دیگر تنها منافقی که دوربین به آن نزدیک می‌شود یک زن است؛ یادمان بیاید سکانسی را که زن منافق وارد اتاقک گلی شده و رزمنده‌های مجروح را تیرباران می‌کند. چنانچه بر اساس تاریخ در عملیات مرصاد زنان منافق حضور چشمگیری داشته‌اند. همین یک سکانس کافی ست تا مخاطب را به فکر وادارد که چگونه یک زن با آن روح لطیف زنانه می‌تواند اینچنین بی‌رحم باشد و این سرکردگان منافقین تاچه حد توانسته‌اند بر روح و ذهن جوانان اثر بگذارند و با القائات باطل آنها را از انسانیت دور نمایند.
*سخن آخر
در پایان باید گفت این حق مردم است که تاریخ، هویت و گذشته خود را بشناسند و به خصوص در رابطه با نسل جوانی که آن وقایع و سال‌های پرالتهاب را ندیده، این شناخت بسیار ضروری است و باید این آگاهی بخشی توسط افراد کاربلد و متعهد انجام شود. اتاقک گلی از آنجا که تجربه زیسته داوود صبوری است توانسته تصویری ملموس و باورپذیر از فضای آن زمان و خوی درنده و وحشی منافقین به مخاطب ارائه دهد.
اتاقک گلی نمادی واقعی از سرزمین ایران در دوران دفاع مقدس است که همه برای محافظت از آن به پا خواستند و از خود رشادت‌ها و شجاعت‌ها نشان دادند و خانه‌شان _ همان سرزمین‌شان- را حفظ کردند. درست مثل کاری که مردم روستای شیان اسلام آباد غرب در حمله منافقین انجام دادند و با اتحاد و همدلی در کنار نیروهای مسلح دشمنان قسم خورده این آب و خاک را از کشور بیرون انداختند.
پایان پیام/
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۲۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایتخت یونان در میانه طوفان گرد و غبار به رنگ نارنجی درآمد + تصاویر
پس از چند روز وزش باد‌های شدید در یونان، مه زرد مایل به نارنجی چندین شهر از جمله پایتخت را در بر گرفته و دید مردم را مختل کرد. شدت گرد و غبار و رنگ نارنجی حاکم بر آتن در حدی است که برخی کاربران در شبکه‌های اجتماعی آن را به مریخ تشبیه کرده‌اند.
به گزارش گاردین، این باد‌ها که از سمت جنوب و از صحرای بزرگ آفریقا می‌وزد، شن و ماسه زیادی را به همراه آورده و یکی از بدترین حوادث آب و هوایی است که از سال ۲۰۱۸ در این کشور رخ داده است.
مقامات هشدار دادند که غلظت گرد و غبار می‌تواند نور خورشید و دید افراد را کاهش دهد و همچنین مشکلات تنفسی ایجاد کند.
وزش باد همچنین به آتش‌سوزی در جنوب یونان دامن زده است.
گفتنی است، صحرای بزرگ آفریقا سالانه ۶۰ تا ۲۰۰ میلیون تن گرد و غبار آزاد می‌کند. ذرات بزرگ به سرعت به زمین باز می‌گردند، اما غبار‌های کوچک می‌توانند هزاران کیلومتر را طی کنند و به قاره اروپا برسند.
منظور از «خانم بازیگر» در اعترافات تتلو که بود؟